
علاوه بر نقش ژنوم هاپلوئید پدری، اسپرماتوزوا سیگنال آغاز فعالیت متابولیک را برای اووسیت (فاکتور فعال کننده اووسیت[۱]) و سانتریول جهت هدایت تجمع میکروتوبول ها در تقسیم میتوز ارسال می کند. سانتریول مادری کاملا تجزیه شده تا از لقاح غیر طبیعی جلوگیری گردد و تنها توبولین Y جهت عملکرد برای عملکرد سنتروزوم نرمال باقی میماند.
هرگونه نقص OAF یا اختلال عملکرد سنتروزوم به نوعی تاثیر زودرس پدری[i] بر تکوین جنین محسوب میگردد و عامل زیگوت ضعیف قبل از فعال شدن ژنوم جنینی (پیش از مرحله ۴ سلولی) می باشد. از طرف دیگر، تاثیر دیررس پدری[۲] شامل نقص در جایگزینی، سقط و اختلالات تکوینی میباشد. علت این ناهنجاریها نقص در کروماتین اسپرم آیا آقایان در سقط مکرر نقش دارند؟ (آنوپلوئیدی)، آسیب DNA اسپرم، اختلال میتوکندری و Mrna اسپرم میباشد. اسپرماتوزوا ناقص نه تنها در نتیجه بارداری تاثیر دارد بلکه میتواند سبب افزایش بیماریهای ژنتیکی اتوزومی غالب، بیماریهای اعصاب و روان مانند اوتیسم، اسکیزوفرنیا و حتی کارسینوما در فرزند گردد. انسجام DNA هسته اسپرم تعیین کننده حیاتی کیفیت منی میباشد که سبب لقاح موفقیت آمیز و سلامت جنین میگردد. سلولهای اسپرم قطبی و پایدار با مجموعهای از تغییرات در طی اسپرماتوژنز و اسپرمیوژنز شناسایی میشوند. که شامل تغییرات مورفولوژیکی و مولکولی مرتبط با تشکیل آکروزوم و تاژک، حذف سیتوپلاسم، بازارایی میتوکندریایی و تغییر شکل هسته میباشد. کروماتین هسته اسپرم شش برابر بزرگتر و فشرده تر از سلولهای سوماتیک میگردد که این فشردگی از آسیب به DNA اسپرماتوزوا محافظت میکند. آسیب DNA در اسپرماتوزوا مولتی فاکتوریال میباشد و مجوعهای از عوامل داخلی و خارجی در آن نقش دارد.
عفونت و واریکوسل سبب افزایش اسپرمهای نابالغ میگردد که از محافظت آنتی اکسیدانی برخوردار نیستند. سن بالای پدر، استفاده از الکل و سیگار، استرسهای شدید عصبی، مصرف غذاهای چرب، اشعههای الکترومغناطیسی، رادیو تراپی و شیمی درمانی، از جمله موارد تاثیر گذار خارجی بر کیفیت اسپرم هستند.
در مطالعات انجام شده میزان سقط در زنانی که همسران بالای ۴۵ سال دارند بیش از زنانی می باشد که همسران ۲۵ ساله و کمتر دارند.
تقریبا ۵۰-۷۰ درصد سقطهای خودبخودی در بارداریهای طبیعی به علت آنوپلوئیدیها میباشد و ۳۰-۵۰ درصد مابقی اتیولوژی ناشناخته دارند یا مرتبط با عوامل اپی ژنتیک میباشد (UROToday).
[۱] oocyte activation factor, OAF
[۲] late paternal effects
[i] early paternal effects